مرگ از زندگی پرسید :
این چه حکمتی است که باعث می شود تو شیرین و من تلخ جلوه کنم ؟
زندگی لبخندی زد و گفت :حقیقتهایی که در تو وجود دارد ،
دروغهایی است که در من نهفته است ...
زندگی قصه مرد یخ فروشی است که پرسیدند :
فروختی ؟ ...
گفت : نخریدند ، تمام شد ...
همیشه به یاد داشته باش که به یاد داشته باشی
هرآنچه را که شادمانت می کند
و همیشه به یاد داشته باش به فراموشی بسپاری
هرآنچه را که اندوهگینت می کند .
خداوندا ...
تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است
سلام
باز هم یک مطلب در مورد روانشناسی با عنوان (آرامش ذهنی) قرار میدم البته دفعه ی بعد دیگه فعلا از مطالب روانشناسی استفاده نمیکنم و سعی میکنم مطالب کمی متنوع باشه.
دیدکلی
هر که هستید و هر کجا زندگی میکنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید. اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیز سرایت خواهد کرد. بخاطر داشته باشید، برای رسیدن به این وضعیت ، لازم است برخی قابلیتهای ویژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایحاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک میکند و در این مسیر گام بردارید.
راههای رسیدن به آرامش
یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنی که به هر مسئلهای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها میپردازید، در واقع همیشه بار اضافی را با خود حمل میکنید، که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس در شما میگردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک میکند تا با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.
به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.
اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، براحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام بر خواهید داشت.
مثبت اندیش باشید.
اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز میتواند بیفایده و بیثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید ، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.
نسبت به انتظارات و برنامههای خود واقع بین و منطقی باشید.
توانائیهای خود را در موقعیتهای خاص بشناسید و نسبت به عدم توانائیها و ضعفهای خود واقع بین باشید. هر چقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقیتر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.
نسبت به انسانها ، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.
شما میتوانید از دوستان ، همکلاسیهای خود شروع کنید. یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط دوست بدارید، در مقابل ضعفهای آنها صبور باشید و خطاها و اهمال کاریهایشان را ببخشید. هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید، احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد.
معنای فداکاری را لمس کنید.
دست بخشش داشته باشید، ولی انتظار بازگشت نداشته باشید. دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید. به افراد بی پناه و یتیم و فقیر کمک کنید. برای آنهایی که خواهان یاری گرفتن از شما هستند پشت و پناه باشید، و بدون آن که منتی بر آنها نهید تکیه گاهشان باشید، هر چقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها بیشتر رها خواهید شد.
افکار خود را بازسازی کنید.
در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود ، بازنگری کنید. بیاموزید در مقابل خویشتن صبور باشید و ارزشها ، استعدادها و مهارتهای خود را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هر گونه ترس و تردید غیر منطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگر دیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید، یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.
همه ما معمولا ًبه دنبال موفقیت شاد و در صورت نرسیدن به خواستههایمان اندوهگین میشویم. برای نمونه، گرفتن نمره بالا در یک امتحان موجب شادمانی یک دانشجو و مردود شدن در یک درس، موجب اندوهگینی او می شود. حالت هیجانی که به دنبال موفقیت یا شکست، اتفاق میافتد، عاطفه نام دارد. عاطفه، کوتاه مدت است؛ مثلاً نمره خوب برای چند ساعت یا حداکثر چند روز باعث شادی میشود و شکست نیز برای مدتی فرد را اندوهگین میکند ولی این اندوه همیشگی نیست. گاهی با افرادی روبهرو میشویم که همیشه شاد یا همیشه غمگین هستند و این حالت هیجانی آنها ارتباطی با مسایل محیطی و رویدادهای زندگیشان ندارد.
این حالتهای هیجانی درازمدت که ربطی به امور روزانه ندارند خُلق خوانده میشوند. فردی با خُلق شاد، همیشه خوشحال است. حتی رویدادهایی که به نظر دیگران ناخوشایند است به نظر او خوب میرسد. برای نمونه، در درسی نمره قبولی نیاورده است اما با خودش میگوید: چه خوب شد که مردود شدم؛ حالا میتوانم این درس را با دقت بیشتری مطالعه کنم و نمره خوبی بگیرم. اما فردی که خُلق افسرده دارد در برابر رویدادهای خوشایند هم واکنش منفی دارد؛ مثلاً همسرش به او میگوید: برای دخترمان یک خواستگار خوب آمده اما او در قبال اشتیاق همسرش، میگوید: اگر هم ازدواج کنند فردا یک بچه بیچاره به جمع آدمهای بدبخت و بیچاره اضافه میشود پس کسی که خُلق شاد دارد، همان کسی است که امروزیها میگویند انرژی مثبت دارد و باعث شادی دیگران میشود. فردی هم که خُلق افسرده دارد، همان کسی است که به اصطلاح امروزیها، انرژی منفی دارد.
میتوان این نکته را هم اضافه کرد که نفراول، شخصی خوشبین و نفر دوم فردی بدبین است. البته باید گفت که خُلق شاد اغراقی موجب اشکالات بسیار در ارزیابی واقعیات میشود؛ به نحویکه فرد همه چیز را آسان و سهل میپندارد یا در برآورد تواناییهای خود به صورتی غیرمنطقی اغراق میکند و وارد اموری میشود که متناسب با توان او نیست. برای نمونه، در آن واحد چند کار را با هم شروع میکند یا سرمایه گذاریهای بدون برنامه انجام می دهد. به توانمندیهای خویش بیندیشید (نه به نابهسامانیها)و به آنچه توانستهاید کسب کنید فکر کنید (نه به فقدانها). باید وجود خود را بپذیرید و باور داشته باشید و بدانید که اگر نارساییهایی دارید به همان اندازه امتیازهایی نیز دارید. مادرانی که میخواهند کودکانی خوشبین و مثبت اندیش داشته باشند، باید به بچهها احترام بگذارند و کودکان را برای دستاوردهایی هر چند کوچک تشویق کنند و از تمسخر آنان شدیداً بپرهیزند. برای کارهای خوب بچهها باید در حضور جمع از آنان قدردانی کنید و اگر نیازی به تذکر دارند در خلوت به آنان تذکر بدهید. بکوشید تواناییهای ویژه کودک خویش را کشف کنید و مانند یک باغبان از وی مراقبت نمایید تا آن چیزی شود که خداوند در فطرت او قرار داده است، نه آنکه مانند یک مجسمهساز تلاش کنید تا کودک را به شکلی که خود دوست دارید درآورید.
منبع: http://www.ravanpajooh.com