مدیر یک شرکت خودروسازی با هدف شکستن رکورد پرسرعت ترین مبلمان خانگی در جهان میز نهارخوری سریع السیری ساخته است که علاوه بر سرعت بالا تمامی لوازم موجود بر روی یک میز غذا را نیز به همراه دارد.
به گزارش مهر، "پری واتکینز" مدیر فروش شرکت سازنده کوچکترین و کوتاهترین خودروهای استاندارد شهری در بریتانیا برای شکست رکورد پرسرعت ترین مبلمان در جهان که به یک مبل راحتی موتوردار با سرعتی برابر 148 کیلومتر بر ساعت تعلق دارد میز نهار خوری را طراحی و تولید کرده است که می تواند با سرعت 209 کیلومتر بر ساعت حرکت کند.
وی برای شکستن رکورد پرسرعت ترین مبلمان جهان میز نهارخوری را انتخاب کرده است زیرا به اعتقاد وی سوار کردن یک میز ناهار خوری بر روی خودرویی کوچک و سریع کار ساده تری است. وی در ابتدا خودرویی قدیمی را خریداری کرد و بدنه فایبرگلاس آن را از موتور و کف جدا کرد.
سپس سیستم تزریق نیتروژنی را برای افزودن به قدرت خودرو به آن متصل کرد. با وجود اینکه واتکینز انتظار بروز مشکلاتی را داشت فکر نمی کرد موتور این میز بتواند به کارکرد مناسبی دست بیابد. طی اولین دور از آزمایش موتور بیش از اندازه داغ شد و بخشهایی از پیستون را ذوب کرد.
در ادامه واتکینز بدون تامل موتور دیگری را یافته و به میز نصب کرد. خودرویی که در نهایت خلق شد "غذای سریع" نامیده شده و توانست دراولین آمایشها با سرعتی برابر 183 کیلومتر بر ساعت رکورد پرسرعت ترین میز ناهارخوری جهان را پشت سر بگذارد!
ظاهر این خودرو نیز به تنهایی بسیار شگفت انگیز است زیرا واتکینز یک ماشین ظرفشویی واقعی را به آن وصل کرده و بر روی میز نیز یک سفره کامل شام چیده شده است. برای مثال ظرفی از آبگوشت مصنوعی با استفاده از رزین فایبرگلس بر روی میز به چشم می خورد.
براساس این گزارش، عمر مفید این خودروی عجیب و غریب یکسال و قیمت آن هفت هزار و 800 دلار تعیین شده است.
منبع http://www.jamejamonline.ir
بیان احساسات
اگر چیزی در ذهن دارید، کاملاً طبیعی است که آنرا بر زبان بیاورید، هر زمان که خواستید می توانید "نه" بگویید، و برای خود مرز و محدوده تعریف کنید و به فرد مقابل صادقانه بگویید که چه فکر می کنید و چه احساسی دارید. شاید این امر کار ساده ای نباشد چرا که ممکن است توانایی خود را در تشخیص احساسات واقعیتان از دست بدهید و یا شاید شجاعت بیان چیزی را که در درونتان می گذرد نداشته باشید، زیرا همواره از کودکی به شما آموزش داده اند که شاید واقعاً چنین احساسی نداشته باشید
و اکثراً در یک چنین مواقعی شما را تصحیح کرده باشند؛ اما بیان احساس مقوله ای است که با کمی تمرین می توانید آنرا یاد بگیرید. بیان احساس از زمانی آغاز می شود که شما احساس کنید در درونتان احساسات و عواطفی وجود دارد که درست و یا نادرست هستند. در چنین حالتی با استفاده از لغات می توانید ارتباط برقرار کرده و احساساتتان را با دیگران در میان بگذارید.
شاید صداقت در احساسات قدری ترسناک باشد. ممکن است با انجام این کار به احساسات طرف مقابل لطمه وارد کنید و یا خودتان را در معرض آسیب پذیری قرار دهید. همه افرادی که اطراف شما هستند، انسان های خوبی به شمار نمی روند. آنها هم راههایی را یاد گرفته اند که به واسطه آن می توانند نارضایتی خود را نشان دهند از جمله:
آه حسرت کشیدن، اخم کردن و فریاد کشیدن در مورد یک موضوع دیگر، و یا حمله ور شدن به طرف مقابل. شما می توانید آنها را تشویق کنید که به حرف هایتان گوش بدهند و به آنها بفهمانید حرف هایی که می زنید فقط اطلاعاتی است که در مورد خودتان به آنها می دهید و لازم نیست که حتماً با آن موارد موافق باشند و یا چیزی را تغییر بدهند و درست کنند. تنها خواسته تان این است که سعی کنند تا شما را بهتر بشناسند، و متوجه شوند که چه چیزی در درونتان می گذرد.
بیشتر افراد تصور می کنند، زمانی که ریسک پذیر شده و احساسات واقعی خود را بیان می کنند، به طرف مقابل نزدیک تر شده و دیگر لازم نمی بینند که آن کمال ابتدایی را همچنان ثابت نگه دارند. ما هر چقدر بیشتر صداقت احساسی را تجربه کنیم، بیشتر پذیرش فردی، عشق و احترام دو جانبه را تجربه خواهیم کرد. به سرعت متوجه خواهید شد که صداقت احساسی دو رویکرد مختلف را در بر می گیرد: علاوه بر اینکه می گویید چه احساسی دارید، متوجه خواهید شد که دیگران هم دارای احساسات و عواطف مخصوص به خودشان هستند و شما باید بدون پیش داوری، انتقاد و یا قصد تغییر آنها، به حرف هایشان گوش دهید.
منبع http://www.ravanpajoh.com
عاشقها کمتر درد میکشند
پزشکی>عشق مانند شکلات و کوکایین، منطقه پاداش مغز را تحریک میکند، به نحوی که افراد عاشق درد کمتری را تجربه میکنند. شاید برای بیمارانی که از دردهای مزمن رنج میبرند، یک رابطه عاشقانه بهترین مسکن باشد
روابط انسانی، لمس شدن، مورد حمایت اجتماعی بودن و مانند آنها اغلب به نحو شگفتآوری شرایط فیزیکی و بدنی ما را تحت تاثیر قرار میدهند. تا جایی که در تجربه ما از درد، بیماری و مواردی از این قبیل دخیل میشوند و اغلب ناراحتی ما را کم میکنند. عاشق بودن هم یکی از این موارد است.
به گزارش نیوساینتیست، عشق و عاشق بودن میتواند منطقهای از مغز را فعال کند که مانند یک مسکن عمل مینماید. شاید برای همین بسیاری از اشعار و نوشتههای معروف، در سالهای پایانی عمر نویسندگان یا سالهای بیماری آنها، خطاب به کسی است که آنها دوستش داشتهاند: چون این کار درد آنها را تسکین میداده است.
بر اساس این گزارش، شان مکی و همکارانش در دانشگاه استنفورد گروهی از دانشجویان را مورد مطالعه قرار دادند که ادعا میکردند حسابی عاشق هستند. از این دانشجویان خواسته شده بود عکس فرد مورد علاقه خود و عکس یکی از آشنایان خوشقیافه خود را با خود بیاورند. سپس در چند مرحله، مورد آزمایش قرار میگرفتند.
آنها باید مکعبهایی را حمل میکردند که دمایشان قابل کنترل بود. بنابراین با تغییر دما، مکعبها باعث درد کم یا زیاد میشدند.
دانشجویان در مراحل اول، با درجات دمای متفاوت و در نتیجه دردآوری متفاوت، مکعبها را نگه میداشتند و در همان زمان به تصویر فرد مورد علاقه یا آشنای خوشقیافه خود نگاه میکردند و به او فکر میکردند. در مرحله بعدی، آنها در حال حمل مکعبها، مشغول بازی فکری معماهای کلامی میشدند که مطالعات پیشین ثابت کرده درد گزارششده را کاهش میدهد.
در نهایت، مشخص شد که بازی فکری و فکر کردن به فرد مورد علاقه به یک اندازه تجربه درد را در افراد کاهش میدهد و فکر کردن به یک آشنای جذاب چنین تاثیر ندارد.
البته قرار نیست که با این یافته، عاشق شدن برای بیماریان تجویز شود، اما این یک واقعیت است که عاشق بودن، منطقهای از مغز را فعال میکند که مرکز پاداش مغز است: همان منطقهای که توسط مسکنها، شکلات و کوکایین تحریک میشود.
منبع http://www.ravanpajooh.com