سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امروز یهو دلم خواست بنویسم،نمی­دونم چرا ولی این روزا دلم خیلی گرفته و بعضی اتفاق ها این روزا واقعا حالمو گرفتن انگار که هر چی غم توی دنیا هست رو سرم خراب شده و کم کم دارم سنگینیشون رو احساس میکنم.با تمام وجود دارم ناراحت بودن رو حس میکنم و با تمام وجودم میتونم بگم خسته شدم. از روزهای تکراری از بدشانسی­ها از فکر کردن به آینده،به آینده ای که دوست دارم اونجوری که میخوام باشه ولی وقتی توی زمان حالم دقت میکنم میبینم اونجوری که باید باشه نیست،یعنی واقعا مینونست بهتر از اینا باشه..و در حال حاضر امیدوارم..امیدوار به آینده­ای که لحظه لحظه اش داره میرسه و من همچنان در غم و غصه­های خودم روزگار رو سپری میکنم..و اخرش این که:وقتی به گذشته­های از دست رفته فکر میکنم خیلی دلم میگیره..امیدوارم بتونم یه چیزهایی رو فراموش کنم که از این همه غصه و ناراحتی خلاص شم

یکم از حال خودم نوشتم که بعدها وقتی این مطلب رو خوندم یاد یه موضوعی بیفتم که واقعا برام ارزشمنده.


نوشته شده در  شنبه 90/9/5ساعت  8:12 عصر  توسط راحیل 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
1391
دلم شکست
احساس
لحضه ی تلخ
دلم گرفته...
بارون..
چگونگی مقابله باتنهایی
اعتماد به نفس چیست؟
راهنمای خودیاری مقابله با استرس
آیا میدانید؟
(EQ) هوش هیجانی
چند جمله
آرامش ذهنی
انرژی مثبت
بهسازی حافظه
[همه عناوین(39)]