تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلاء درونی است. شما احساس انزوا کرده و از دنیا جدا میشوید، از کسانی که دلتان میخواست با آنها رابطه داشته باشید،میبرید. انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد . شاید تنهایی را به صورت یک احساس مبهم از درست نبودن امور تجربه کنید. این حالت نوع خفیف احساس تهی بودن است. شاید هم تنهایی را به صورت محرومیت و درد بسیار شدید تجربه نمائید. یک نوع ازتنهایی به گم کردن یک شخص خاص، بدلیل مرگ او یا دوریاش مربوط میشود. نوع دیگر تنهایی ناشی از فقدان تماس با مردم است به این دلیل ممکن است واقعا بصورت فیزیکی به خاطر کار در شیفت شب یا اقامت در ساختمانی که مردم بندرت به آنجا رفت وآمد میکنند، از دیگران جدا شده باشید. شما حتی ممکن است از نظر عاطفی احساس تنهایی کنید، در حالی که در میان مردم هستید ولی در برقراری رابطه با آنها دچار مشکل باشید.
احساس تنهایی با تنها بودن صرف متفاوت است
در اینجا ضروری است که تأکید شود احساس تنهایی مساوی با تنها بودن نیست . هر شخصی همیشه زمانی را برای تنها بودن در نظر میگیرد . تنها احساس تنها بودن و غمگین شدن به خاطر آن است والبته همه ما گاهی احساس تنهایی میکنیم .فقط زمانی که در دام تنهاییگیر میافتیم، آن تبدیل به یک مشکل واقعی میشود.
چطور ممکن است در احساس تنهایی مان نقش داشته باشیم
تنهایی یک احساس انفعالی است . ابقا وتداوم آن ناشی از اجازه منفعلانه ما ازیک سو وانجام ندادن هیچ چیزی برای تغییر آن از سوی دیگر است. ما امیدواریم که آن خودش از بین خواهد رفت وبنابراین هیچ کاری برای رفع آن انجام نمیدهیم و اجازه میدهیم که ما را در بربگیرد. شگفت آور این که در بعضی از موارد حتی ما به این احساس خوشامد میگوئیم. پذیرفتن تنهایی و غرق شدن دراحساسات مرتبط با آن معمولا به احساس افسردگی و درماندگی منتهی می شود، آن نیز به نوبه خود، به احساس انفعال بیشتر و افسردگی افزونتر منجر میگردد.
راههای تغییر احساس تنهایی
احساس تنهایی را شناخته و آن را بیان دارید.
برای متوقف کردن احساس تنهایی، اول باید بپذیریم که احساس تنهایی میکنیم. گاهی اوقات پذیرفتن آن کاری مشکل است .سپس باید احساس تنهایی را به شیوهای ابراز داریم. میتوانیم آن را در دفترچه یادداشت روزانه بنویسیم، یا از طریق نوشتن یک نامه تخیلی به یک دوست یا فامیل ابراز داریم، از طریق کشیدن و رنگ کردن یک تصویر، آواز خواندن یا انجام هر کار دیگری که باعث ابراز احساسات درونیمان گردد.شامل صحبت با دیگران. نیز میتوانیم احساس تنهاییمان را بیان داریم. بیان این احساسات ممکن است به کشف این نکته منجر شود که ما چیزهای زیادی را احساس میکنیم که با حساس تنهاییمان مرتبط هستند، از قبیل غمگینی، خشم و ناکامی. ممکن است قادر به شناسایی نواحی باشیم که این احساسات از آنجاها میآیند، یعنی متوجه شویم که چگونه با زندگی ما ارتباط یافتهاند. به موازات تواناییمان در دیدن این ارتباط، تواناییمان در تغییر آنها نیز افزایش مییابد.
بزرگترین تغییر، البته، متوقف کردن حالت انفعال و فعالتر شدن است. اگر ما کسی را گم کردهایم، از قبیل والدین، خانواده یا دوستان، میتوانیم به آنها تلفن بکنیم ، نامه بنویسیم ، با پست الکتریکی پیام بفرستیم و یا به ملاقاتشان برویم. صحبت کردن با یک دوست فهیم نیز به تغییر خلقیاتمان کمک خواهد کرد. اگر دوست فهیم نداریم صحبت با یک روحانی، معلم یا مشاور میتواند نقطهای برای شروع باشد.اگر احساس تنهایی بدلیل مردن شخص مورد علاقه باشد ابراز اندوه ناشی از فقدان او و یاد آوری خاطرات شاد خودمان با وی و توجه به این که این خاطرات همیشه با ماست ، می تواند به ما در دور شدن از احساسات تنهایی کمک کند. این الگو را میتوان در مورد از دست دادن دوستیها و یا روابط عشقی مورد استفاده قرارداد.
.شرکت در فعالیتهای لذت بخش ذهن ما را از احساس تنهایی دور میگرداند . این فعالیتها از طریق فوق میتواند بطور مستقیم خلق ما را تغییر دهند. این اعمال همچنین فرصتی را فراهم میکنند تا افراد دارای علائق مشابه را ببینیم و مهارتهای ملاقات با دیگران رادر خود افزایش دهیم. آن همچنین ساختاری را به زندگی ما داده و احساس میکنیم که چیزی برای آینده وجود دارد. فعالیتها همچنین به ما یاد آوری میکند که چگونه به هنگام انجام مشابه همین کارها در گذشته احساس بهتری پیدا میکردیم. در بعضی موارد این اثرات خیلی سریع ودر مواردی دیگر به کندی بدست میآیند. ما واقعا نیاز داریم که خود را مجبور کنیم که به دیدار دیگران رفته با آنها صحبت کرده وفعالیتهای متعدد را مورد توجه قرار دهیم، قبل از اینکه در رابطه با آنچه که میخواهیم انجام دهیم احساس راحتی داشته باشیم و سپس به مشاهده و پیشرفت بپردازیم.
راهبرد بهتر این است که در فعالیتها به این خاطر درگیر شویم که آنها قبلا در ما ایجاد لذت می کرده اند ویا اینکه فکر میکنیم برایمان خوب خواهند بود. این باعث میشود که از انجام فعالیتها با مردم وبودن با مردمی که از این امورات لذت میبرند، لذت ببریم. همچنین ممکن است دریابیم که بعضی از مردم همان طوری هستند که ما هستیم. یک امتیاز اضافی نیز این است که در مییابیم قادریم بعضی از فعالیتها و علائق را انتخاب و به تنهایی انجام دهیم بدون اینکه احساس تنهایی بکنیم .
نتیجه گیری
هر کسی در دورههایی از عمر احساس تنهایی میکند. استفاده از پیشنهادهای فوق کمک میکند تا با این احساسات بهتر مقابله کنیم .